۱۳۸۷ شهریور ۱۷, یکشنبه

رمضان و معنویت گم شده

یک هفته ای از ماه رمضان گذشته است. من اما هنوز حس همیشگی ام را ندارم. این سومین رمضانی است که ایران نیستم و بیش از دو سال قبل احساس می کنم که روزه اینجا تقریبا خلاصه می شود در گرسنگی و تشنگی! این که آدم آخراین روزها ببیند که دستانش از روزه هایی که گرفته خالی است، احساس غریبی است. نمی دانم که من دراین تجربه تنها هستم یا نه. اینجا، خارج از ایران، احساس معنویت، برایم پررنگ نیست. درک این حس شاید برای آدم کمی عجیب باشد، حداقل وقتی که تجربه اش نکرده باشی. شاید چون فضای اینجا معنویتی در خود ندارد اینگونه است. اما مگر نه اینکه معنیویت در درون جاریست؟ پس چرا بیرون، اینگونه تاثیرگذاراست؟ یادم می آید که فراموشی خصلت آدمی است. ما همیشه نیاز داریم که چیزی از بیرون نهیبی به از یاد رفته هامان زند. گاه شاید شنیدن صدای اذان یا ندای ربنا، نسیمی باشد که غبار دلمان را به کناری زند وناخوداگاه ما را از آنچه در لابلای فراموشی گم کرده ایم، در یاد آورد. و این نسیم ها را ایجا انگار خیلی مجال وزیدن نیست!

۱ نظر:

DaddyMochaloo گفت...

خداییش حرف قشنگی رو می زنی. من هرچی سعی می کنم توی خودم تو این مدت یه خونه تکونی راه بندازم اما نمیشه! نمی دونم چرا نمی شه که نمیشه